رابطه کودک درون و عزت نفس

کودک درون

کودک درون کودکی است که در درون همه ی ما وجود دارد. اگر به ان توجه داشته باشیم زنده و پویاست و اگر اینطور نباشد آن را ازدست داده ایم و تبدیل به یک آدم خشک و گاها افسرده ای می شویم که به مراتب احساس ارزشمندی و عزت نفس را ازدست می دهیم و چیزی به عنوان شادی درونی را احساس نمی کنیم.

خدیجه احمدی هستم، از وبسایت مهرگون. درادامه بیشتر با کودک درون و رابطه ی آن با عزت نفس صحبت خواهیم کرد.

کودک درون چیست؟

مرکز احساسات ما همان کودک درون ماست. هرگاه توانستیم احساسات مختلف را تجربه کنیم و هیچ گاه انها را سرکوب نکنیم به این معناست که از کودک درون فعال و پویایی برخورداریم.
همه ی احساسات و عواطف ما نیاز به توجه دارند.
زمانی که خوشحالیم بتوانیم بخندیم و زمانی که ناراحتیم خشم خود را بروز دهیم. خواسته های خود را بتوانیم بیان کنیم و از گفتن ان خجالت نکشیم.
کودک درون همواره به توجه و مراقبت ما نیاز دارد به میزانی که به کودک درون توجه شود احساس ارزشمندی یا عزت نفس بالاتر می رود.
اگر جزء افرادی هستید که کمتر به کودک درون خود توجه می کنید و درهمه حال درگیر اتفاقات بیرونی زندگی تان هستید و به طور کامل با دنیای درون و کودک درون تان فاصله گرفتید یک اقدام عالی برای تغییر سبک زندگی و لایف استایل شما دارم تا بتوانید کودک درون خود را زنده و پویا نگه دارید و احساس آرامش و شادی بیشتری را در زندگی تجربه کنید.

اقدام این است:

کودک درون

هر روز صبح وقتی بیدار شدید به خودتان قول دهید آن روز یک کار برای کودک درون تان انجام دهید. کاری که وقتی بیشتر فکر میکنید دلتان میخواهد ان را انجام دهید.
میتواند خریدن یک بستنی برای خودتان باشد یا چند دقیقه قدم زدن در پارک مهم این است که به حرف کودک درون تان گوش کنید و درنهایت احساس خوبی بگیرید.
با این کار توانسته اید توجه بیشتری به کودک درون تان کنید و پویایی و خلاقیت را به زندگی خود وارد کنید زیرا کودک درون سرزنده است.
همانطور که قبل تر نیز گفتم توجه به کودک درون مساوی است با افزایش عزت نفس و کسی که عزت نفس بالایی داشته باشد از احساس لیاقت زیادی برخوردار است و بنابراین در زندگی نیز میتواند موفقیت های بیشتری کسب کند.
درواقع دلیل موفقیت ها یاناکامی های ما در میزان عزت نفس ماست.

ویژگی افرادی که کودک درون فعال و پویا دارند؟

1. ارتباط خوبی با کودکان دارد

فرض کنید به یک مهمانی دعوت شدید و کودکان زیادی هستند که مشغول بازی اند. اما در میان کودکان یک فرد بزرگسال هم است که مشغول شیطنت با کودکان است و دست ازسروکله زدن با آنها برنمیدارد. گاهی آنها را به هوا پرتاب می کند و گاهی شکلک درمی اورد و خلاصه طوری غرق بازی شده که مشخص است چقدر به او خوش میگذرد!
اما توجه دیگران به او جلب شده و با علامت سوال بزرگی در ذهنشان دنبال جواب این هستند که این چه رفتار بچگانه ای است که او دارد انجام میدهد؟!
درواقع کودک درون ان فرد فعال است و با کودکان ارتباط خوبی میتواند بگیردو این اصلا جای تعجب ندارد. بلکه کسانی که نمیتوانند به احساسات شان توجه کنند و حرف کودک درون خود را نشنوند و همیشه خشک و جدی باشند جای تعجب دارد که چطور میشود این هماهنگی را بوجود اورد که کودک درون شان فعال شود.
زیرا همانطور که درابتدای مقاله نیز گفتم کودک درون، کودکی است که در درون همه ی ما وجود دارد. دوران شیرین کودکی راپشت سرمیگذاریم و رشد میکنیم، اما کودک درون همیشه کودک باقی می ماند پس واقعیتی انکار نشدنی است.

اما بسیاری هستندکه این موضوع را نمی دانند و درمورد ان اگاهی ندارند. و باعث بروز خیلی از اختلالات عاطفی و احساسی ما در بزرگسالی می شود.
باورهایی محدودکننده ای که از سمت جامعه و دیگران نیز به ما تحمیل می شود باعث از بین بردن و ندیده گرفتن کودک درون می شود باورهایی مثل اینکه به فرد بزرگسال میگویند:
تو بزرگ شده ای و رفتارهای کودکانه را ازخود دور کن.

متاسفانه باورهای محدودکننده دست و پای ما را میگیرد بیایید با کودک درون طوری رفتار کنید که با عزیزترین فرد زندگی تان رفتار میکنید.
بزرگسالی به این نیست که کودک درون را ندیده بگیریم و احساساتی که از درون مان ناشی می شود را سرکوب کنیم، بلکه کسی بزرگ سال است که خود را درک کند(کودک درون)، بپذیرد و دوست داشته باشد.

2. اعتماد به نفس بالایی دارند

همان طورکه اثر انگشت مامتفاوت است روحیات و احساسات ما نیز متفاوت است و هرکدام مان از ویژگی های خاص رفتاری برخورداریم. افرادی که کودک درون فعالی دارند توانایی خاصی در مدیریت احساساتشان دارد. جایی که لازم است بخندد ازته دل می خندد و جایی که لازم است جدیت خود را نشان میدهد درواقع میخواهم بگویم احساسات شان را بروز میدهند و این نشانگر کودک درون فعال انهاست.
اما شاید دیده باشید افرادی را که همواره رفتار خشک و جدی دارند و آدم میترسد که به آنها چیزی بگوید و یا شوخی بکند. آنقدر سپر ضخیمی در برابر کودک درون شان هست که به هیچ عنوان نمی شود از ان رد شد.

کسانی که با بروز احساساتشان مشکلی ندارند اعتماد بنفس و خودباوری بالایی دارند.و این ناشی از کودک درون فعالی است که حس سرزندگی و پویایی را به ان فرد منتقل میکند.

ویژگی افرادی که کودک درون فعال ندارند

احساسات خود را سرکوب میکنند

این دسته از افراد چون کودک درون خود را پنهان کرده اند و هیچ وقت اجازه ی نمایان شدن به انها نمیدهد همیشه در حال سرکوب کردن احساسات شان است.
شاید دلشان بخواهد کمی سرزنده و شاد باشد اما چون دیگران این باور را در او به وجود اورده اند که: تو بزرگ شده ای و رفتار کودکانه نداشته باش…
همان سپر ضخیم را در برابر بروز احساسات و کودک درون خود بوجود اورده و هیچ گاه احساسی که در درون شان دارند را بروز نمیدهد.

سرکوب احساسات مساله ی کوچکی نیست و ممکن است با مشکلات بزرگ تری مثل افسردگی همراه باشد و زندگی یکدست و بی رمقی که نشاط و شادی در ان جای ندارد را تجربه میکند.

از زندگی رضایت ندارند

افرادی که با کودک درون خود قهر کرده اند و مدت هاست که ان را ندیده گرفته اند آن‌طور که باید و شاید از زندگی لذت نمی برند ممکن است به دستاوردهای زیادی در زندگی رسیده باشند و اهداف بزرگی در سر داشته باشند اما همچنان از زندگی لذت نمی برند و رضایت ندارند . یک خلا درونی هست که همیشه آنها را اذیت میکند و ان با چیزی پر نمی شود مگر فعال کردن کودک درون.

سخن نهایی:

بیایید با کودک درون خود مثل عزیزترین فرد زندگی تان رفتار کنید ازاو مراقبت کنید و توجه لازم را به آن داشته باشید تا زندگی تان سرشار از حس خوب و سرزندگی باشد. در مقاله ی بعدی درمورد چگونه شاد کردن کودک درون است مارا دنبال کنید.

خدیجه احمدی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید