نگرش چیست؟ چطور نگرش درستی به زندگی پیدا کنیم؟
نگرش چیست؟
در این مقاله قرار است پاسخ سوالات شما در مورد نگرش داده شود. پس با دقت مقاله مورد نظر را مطالعه کنید.
تعاریف نگرش
نگرش نوع نگاه شما به واقعیت های اطرافتان است، نگرش یا طرز فکر ابزار قدرتمندی است که به کمک آن می توان میزان موفقیت خود در کسب و کار، عشق، زندگی شخصی و غیره را مشخص کرد.
نگرش همان دیدگاهی است که شما برای خودتان اتخاذ می کنید و این دیدگاه، بر زندگی، نگاه شما به دنیا و تصمیمات تان تاثیر می گذارد.
نگرش ترکیبی از باورها و هیجان‌هایی که شخص را پیشاپیش آماده می‌کند تا به دیگران، اشیا و گروه‌های مختلف به شیوه ی مثبت یا منفی نگاه کند.
نگرش‌ها ارزیابی از اشیا و در واقع پیش‌بینی یا هدایت اعمال یا رفتارهای آینده را بر عهده می‌گیرند.
هر نوع بیان نظر در مورد یک شیء یا یک فرد یا یک رویداد که در آن قضاوت و ارزیابی نهفته باشد (مستقل از مثبت یا منفی بودن آن) نگرش نامیده میشود.
نگرش یعنی همه چیز است.
چقدر با این جمله موافق هستید؟
تغییر نگرش می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد،
طرز فکر و نگرش ما تاثیر زیادی بر شیوه مدیریت زندگی مان دارند.
عقاید ما می توانند انتظارات ما را مدیریت کنند، به رشد ما در زندگی کمک کنند، و هرکار غیر ممکنی را برای ما ممکن سازند.
عقاید ما بسیار قدرتمند هستند و توانایی این را دارند که ما را به بالاترین سطح موفقیت یا شکست برسانند. به همین خاطر است که نباید به سادگی از کنار عقاید و باورها به سادگی عبور کرد.
ما به عنوان انسان هایی عاقل و خردمند، کارهایی را انجام می دهیم که حس می کنیم ممکن هستند و قطعاً انجام آن کارها برای ما مهم هستند و وقتی انجام می دهیم و تمام میشود ذوق می کنیم و از کارمان بسیار لذت می بریم.
اما اگر یک کار یا فعالیت به نظر ما غیرممکن باشد؛ به نظر شما آیا باز به انجام دادن آن فکر می کنیم یا دست به اقدامی می زنیم؟ خیر
پس اگر به چیزی عمیقاً باور داشته باشیم به نظرمان آن کار شدنی و آسان و موفقیت آمیز و حتمی است و می توانید به آن دست پیدا کنیم.
همین طور هم اگر باور داشته باشید که از پس یک کاری برنمی آیید، به مرور زمان در انجام آن کار خسته می شوید و میل به انجام آن را ندارید.
پس هیچ راهی به جز تغییر عقاید و باورها نمی تواند در تغییر زندگی تان نقش داشته باشد.
اما این کار چطور ممکن است؟
چگونه عقاید و باورها را می توان تغییر داد؟
تغییر عقاید ناخودآگاه شما به طور طبیعی می تواند نظام ممکن ها و غیر ممکن ها را بر هم بریزد. پس بیایید به غیرممکن ها به عنوان یک قانون روانی فکر کنیم، چیزی که به وسیله ی یک حس منطقی قابل اثبات فهمیده می شود؛ بنابراین تغییر عقاید شما می تواند به عنوان یک حقیقت پذیرفته و قابل اعتنا باشد.
نکته مهم این است که تمام این قوانینی که از آن ها دم می زنیم، یکی پس از دیگری و بر اساس مدارک خاص خود شخص پایه گذاری شده اند. یعنی این که اگر می خواهید قوانین شما با اهداف و رویاهایی که در سر دارید در یک جهت باشند؛ باید با تغییر عقاید و حذف باورهای محدود کننده به سمت خواسته هایی بزرگ و کوچک خود حرکت کنید، تا بتوانید آن موفقیتی که شایستگی آن را دارید به دست آورید و احساس سرزندگی و شادی را با تمام وجود لمس کنید.
چه نتیجه ای می گیرید اگر …
تصور کنید که در رودخانه ای غرق شده اید، از این اتفاق چه نتیجه ای می گیرید؟
مطمئنا هر دفعه که با حجم زیادی از آب، رودخانه یا دریا برخورد می کنید با اطمینان بیشتر از خود مراقبت می کنید یا سوار آسانسور شده اید و ناگهان متوجه میشوید در آسانسور گیر می کنید و از این به بعد سعی میکنید به هر آنسانسوری میرسید کاملا از صحت آن اطمینان حاصل کنید و بعد سوار آسانسور شوید یا اصلا سوار نشوید.
در یک مسابقه بازنده میشوید و متوجه می شوید یا خیال می کنید که هیچ استعدادی در این زمینه ندارید.
ما براساس تجربه هایی که کسب می کنیم در ذهنمان آنها را به یک قانون کلی تبدیل می کنیم و ممکن است دیگر هیچوقت آن کارها را انجام ندهیم چون برای خودمان تفسیر می کنیم که مثلا من بدرد این کار نمی خورم یا استعداد این کار را ندارم.
همه ما در زندگی اهدافی داریم و گاهی هدف ما ناگهان به عنوان یک زنگ خطر به ضمیر ناخودآگاه شما شناسانده می شود. اما برای تغییر عقاید خود به جهت تغییر اوضاع و شرایط، باید از اهداف کوچک تر شروع کنیم.
مثلاً اگر شما نمی توانید به راحتی رو به روی جمع بزرگی شروع به صحبت و سخنرانی کنید، پس نیازی نیست که به طور ناگهانی به تغییر این عقیده بپردازید و فردای همان روز در یک سمینار بزرگ سخنرانی کنید. باید کم کم و آرام آرام این کار را انجام بدهید و از جمع های کوچک استارت کار را بزنیم با این روش کم کم می توانید در جهت تغییر عقاید و باورهای محدود کننده خود حرکت کرده و به سمت خواسته های خود بروید.
مطمئن باشید که در این صورت، تفاوت شما در کوتاه ترین دوره ی زمانی نمایان خواهد شد.
یادتان باشد که از چیزهایی که واقعا در آن بد و بی انگیزه هستید شروع نکنید، چرا که احتمال دارد از آن اجتناب کنید.
به عقاید کوچکی توجه کنید که سال های سال در گوشه ذهنتان مانده اند شاید هم در مورد این عقاید دلیل منطقی نداشتید اما از بچه گی به شما تحمیل شده بودند.
یادتان باشد که کنار گذاشتن و تغییر عقاید کوچک، می تواند درهای بزرگی را به رویتان باز کند، درهایی که قطعا موفقیت های زیادی را برایتان رقم خواهد زد.
پس هر لحظه در زندگی تان احساس کردید که کاری برای شما غیر ممکن است یا توانایی انجام آن را ندارید، بهترین کار این است که سعی کنید با دیدگاهی مثبت به مسائل نگاه کنید و با تغییر عقاید و نگرش خود راهی به سمت آینده ای روشن و موفقیت های بزرگ باز کنید.
مطمئن باشید که می توانید به تمام اهداف و رویاهای خود برسید.
نگرش، دیدگاه یا اعتقاد، ابتدایی‌ترین، فراگیرترین و پایه‌ای‌ترین رفتار در زندگیست که باعث پایه‌گذاری سایر رفتارها شده و به عنوان تنها رفتاری است که تحت هیچ شرایطی نمی‌‌تواند تحمیلی باشد.
انواع نگرش:
نگرش می تواند مثبت ، منفی و یا خنثی باشد. شخص با نگرش منفی می گوید: نمی توانم، نمی شود، مشکل ساز است، شخص با نگرش مثبت همیشه شکر گزار است و دنیا را با زیبائی هایش می بیند و شخص با نگرش خنثی: کار انجام نمی دهد و هیچ چیز برایش مهم نیست.
اجزای شکل دهنده نگرش
شناختی: بخش شناختی نگرش مثل باورها، افکار و ویژگی‌هایی که ما به هر موضوعی نسبت می‌دهیم که معمولا مثبت یا منفی هستند.
عاطفی: احساسات یا عواطفی که نسبت به یک موضوع دارید. واکنش‌های عاطفی به روش های مختلف، نگرش را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
مثلاً بسیاری از مردم از سگ می ترسند و این واکنش عاطفی منفی ممکن است که باعث این بشود که شما نگرش منفی نسبت به سگ داشته باشید.
رفتاری: رفتارهای گذشته و تجربیاتی که در گذشته داشته ایم ممکن هست روی نگرش فعلی افراد تاثیر بگذارد.
ویژگیهای نگرش
نگرش دارای سه ویژگی است:
- اول: معطوف به یک شیء، شخص، رویداد یا موقعیت است.
- دوم: نگرش معمولاً ارزشیابانه است.
- سوم: دارای ثبات و دوام قابل توجهی است
اهمیت نگرش :
نگرش ها در زمینه سازی و شکل دهی به رفتارها ، ایجاد انگیزش ، بر طرف کردن نیازها و جهت دهی به گرایش ها تاثیر جدی دارند.
نگرشتان را تحت اختیار بگیرید.
همه ما از کودکی صدرصد مثبت بوده و تحت تاثیر مدرسه ، جامعه و خانواده قرار گرفته ایم.
پس ورودی های منفی را کمتر ببینیم تا کم کم نگرش مان رو تصحیح کنیم .
پذیرش خیلی خوبه چون باعث میشه ما به اشتباهات خود پی ببریم و تا زمانی که نیمه پر لیوان رو میبینیم اصلاح نمی شویم به افراد نزدیک و دوستانمان بسپاریم که مرتب به ما گوشزد کنند.
فرض کنید توی اتاق هستید که دو تا پنجره داره و وقتی پنجره کثیف باشد ما نمی توانیم زیبایی های بیرون را ببینم وقتی یکی از پنجره ها را تمیز می کنیم ، دیگر سمت پنجره کثیف نمی رویم .
وقتی نگرشمان منفی است ،قطعاً به چیزهای منفی توجه می کنیم .
همه جا پر از نعمت های بیکران خدا هست، اما آیا آنها را می بینیم و شکرگزار هستیم؟ یا همچنان غر می زنیم.
ناشکری در مقابل این همه نعمت و برکت الهی اتفاق های بد را رقم خواهد زد.
ضمیر ناخوادگاه ما عادت کرده است که از صبح تا شب چیزهای منفی را فقط ببیند. پس این ما هستیم که انتخاب می کنیم که چگونه تصمیم بگیریم چه رفتاری داشته باشیم و تا تصمیم نگیریم و اقدام نکینم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
باید کلاممان رو درست کنیم، همه ما میدونیم که از گذشته مان راضی نبودیم پس زمانی که در خلوت خودمان هستیم می توانیم روی ذهنمان کار کنیم .تمیز نگه داشتن پنجره ذهن شما وظیفه خود شماست چون حق انتخاب دارد و هیچ کس دیگری نمی تواند به جای شما انتخاب کند که روی ذهن خود کار کند.
ویلیام جیمز می گوید : چیزی به نام خوب بد وجود ندارد، این افکار شماست که خوب و بد را میسازد.
موفقیت شما در زندگی با نگرش شما شروع میشود.
اگر پنجره ذهن شما کثیف باشد موفقیت شما محدود یا متوقف میشود. تا زمانی که افکارمان تغییر نکند زندگیتان هم تغییر نمی کند. شما همان چیزی می شوید که دائم بهش فکر میکنیم.
اگه از صبح تا شب به مدت طولانی فقط مثبت فکر کنید و روی ذهنتان کار کنید نتیجه های بزرگ اتفاق می افتد همه ما می دانیم که هیچ چیز یک شبه اتفاق نخواهد افتاد.
اگه حالت بده اقرار کن درونت نگه ندار و صحبت کن، پارادایم بزن، درونت رو خالی کن در طی روز مواظب ذهنت باش و شب هنگام خوابیدن ذهن را خالی کن.
باورها و عقاید منفی زندگی آدم رو داغون میکنند.
وقتی مثبت می شوید یعنی هدف داری، انگیزه داری، برنامه داری. نگرش منفی یعنی رنجش ، ناامیدی، و در نهایت پوچی و شکست را بهمراه خواهید داشت.
نگرش هر فرد از تجربه‌های شخصی نسبت به شرایط مختلف بوجود می‌آید که تعیین‌کننده دیدگاه فرد به جهان هستی و خودش می‌باشد و تعیین‌کننده نوع رفتار فرد به شرایط مختلف می‌باشد که با آموزش، مطالعه، کسب آگهی و تمرین قابل تغییر از حالت منفی به مثبت می‌باشد.
متنظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
